حکایت خوبان
 

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان ندای وحی و آدرس nedayevahi.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 20866
بازدید دیروز : 718
بازدید هفته : 33678
بازدید ماه : 64189
بازدید کل : 10455944
تعداد مطالب : 16946
تعداد نظرات : 80
تعداد آنلاین : 1


حدیث موضوعیاک مهدویت امام زمان (عج)اک آیه قرآناک

 
 
نویسنده : اکبر احمدی
تاریخ : جمعه 1 / 11 / 1399

عارف بالله  ، خادم العباس حاج محمود آرزومند رمضانی


من ادامه دهنده راه ایشان هستم

دكتر سعید ایرانمنش:آقای آرزومندمی فرمودند:پدر بزرگ شان(پدرِ مادرشان)زحمات زیادی در راه اهلبیت عصمت و طهارت كشیده بودند و حالات معنوی خاص خودش را داشته و از خداوند خواسته بود كه این حالات و این نزدیكی به خداوند ، در نسلشان باقی بماند و دعای ایشان مستجاب شده و من ادامه دهنده راه ایشان هستم  و من یقین دارم كه پدربزرگمان یكی از یاران امام زمان عجل الله تعالی فرجه الشریف هستند.

هرچه برایمان بفرستید بازهم كم است

ابالفضل آرزومند:پدرم، جایگاه ،پدرو مادرشان را دیده بودند و می فرمودند مادرم نور بیشتری داشتند،زیرا زیاد قرآن تلاوت می كردند و هنوز پدر و مادرم احتیاج به خیرات دارند كه برایشان بفرستیم. پس از گذشت چند روزی كه بسیار برای پدر و مادر حاجی ثواب تلاوت قران ، صلوات و ... فرستادیم، پدرم باز آنها را دیده بودند و فرمودند: مادرم می گوید، هرچه برایمان بفرستید بازهم كم است! 

بروید این حاجت را از پدرتان بخواهید.

مهندس علی ایرانمنش:در كنار قبر عارف بالله میرزا جواد ملكی تبریزی ، از آقای آرزومند درخواست كردیم، برای حاجتی كه داشتیم از ایشان طلب استعانت نمایند ، و بعد از چند لحظه آقای آرزومند فرمودند: آقای ملكی تبریزی می فرمایند: بروید این حاجت را از پدرتان "شهید حسین جان"بخواهید.(منظور این بود كه حاجات مهمتری از ایشان درخواست نماییم و این حاجت را پدر خودمان هم قادر به برآورده كردن هستند).

 

به شكل پیروان همانها در آمده اید

جناب جابر بن عبدالله انصاری که با عطیه از شاگردانش در اربعین به زیارت امام حسین عیه السلام آمد، فرمود: یَا عَطِیَّةُ سَمِعْتُ حَبِیبِی رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله و سلم یَقُولُ مَنْ أَحَبَّ قَوْماً حُشِرَ مَعَهُمْ وَ مَنْ أَحَبَّ عَمَلَ قَوْمٍ أُشْرِكَ فِی عَمَلِهِمْ وَ الَّذِی بَعَثَ مُحَمَّداً بِالْحَقِّ نَبِیّاً إِنَّ نِیَّتِی وَ نِیَّةَ أَصْحَابِی عَلَى مَا مَضَى عَلَیْهِ الْحُسَیْنُ وَ أَصْحَابُه‏
از رسول خدا شنیدم که می فرمود: هرکس قومی را دوست بدارد با آنها در روز قیامت محشور خواهد شد و هرکس که عمل قومی را دوست بدارد با آنها در عملشان شریک است.
ای عطیه و قسم به خداوندی که محمد را به نبوت مبعوث گردانیده، همانا نیت من و یارانم بر همان نیتی بود که امام حسین علیه السلام و یارانشان داشتند.

اباالفضل ارزومند:زمانی كه پدرم مغازه عطاری داشتند، شخصی ،نزد پدرم آمده و به ایشان می گوید:هنگامی كه مشغول خواندن نماز بودم، بدون اینكه متوجه شوم دستهایم به روی هم آمده است،مانند اهل سنت.پدرم در جوابش فرموده بودند:شما درجایی از خلیفه دوم اهل سنت تعریف نموده اید و  بنابراین به شكل پیروان همانها  در آمده اید.


موجودی ملكوتی به نام حوریه

در اسرار معراج حضرت محمد(ص) آمده : اگر یک حوری بهشت سر از دریچه ی بهشت به طرف دنیا بیرون کند از نور جمال او نور خورشید مضمحل و نابود می گردد ، هیچ بنده ای نیست که وارد بهشت شود مگر این که دو حوریه دربالای سر او و دو حوریه در پایین پای او می نشینند و با صدا و نوای خوش از برای او خوانندگی می کنند . حوری های بهشتی از خاک بهشت خلق شده اند و به قدری بدن آن ها لطیف است که مغز ساق پاهای آن ها از زیر هفتاد حله دیده می شود و خداوند به هر مومنی که وارد بهشت شود هشتصد حوریه ی باکره و چهار هزار حوریه ی بیوه تزویج می کند و در بهشت نهری است که در کنار آن مانند علف ها حوریه روئیده می شود ! و چون مومنی از آن نهر عبور می کند ، از هر یک آن ها که خوشش آمد دست او را می گیرد و به همراه خود می برد و خدا او را برای او حلال و تجویز می نماید و فورا به قدرت الهی به جای آن حوریه یک حوریه ی دیگر روئیده می شود !

 امام صادق(ع) می فرمایند : عشق بازی با حوریه های بهشتی در هر نوبت به مقدار پانصد سال از عمر دنیا طول می کشد !

دكتر سعید ایرانمنش:

در روزهای ابتدایی كه با آقای آرزومند آشنا شده بودم،در مراسم اعتكاف از ایشان سئوال كردم، آیا پدرم در عالم برزخ حوری بهشتی هم دارند، ایشان با تبسم فرمودند: چه خبر است، او مقامش هنوز آنقدر بالا نرفته كه به او حوریه بدهند. شاید چند سال بعد بود كه با توصیه هایی كه آقای آرزومند به ما گفته بودند و فرستادن ثواب اعمال برای پدرمان، در گلزار شهدا، كنار قبر پدرمان فرمودند: شهید مقامش به جایی رسیده، كه به او موجودی ملكوتی به نام حوریه داده اند، برویم و مزاحمشن نباشیم!


بروید عالم بشوید

پیامبر  اكرم (ص):عالمیک درجه از شهید بالاتر است و شهید یک درجه از عابد ...و برتری عالم بر سایر مردم مانند برتری من بر کوچکترین آنهاست .

 امیرالمؤمنین علی (ع):کسی که مرگ او فرا رسد درحالی که در طلب علم است میان او و پیامبران یک درجه فاصله است

پیامبر  اكرم (ص):برتری عالم برعابد همچون برتری ماه در شب بدر بر سایر فرشتگان است.

مهدی اسدی:

در گلزار شهدای كرمان ، فرزند یكی از شهدا كه مدرك پزشكی هم داشت از آقای آرزومند سئوال كردند:از پدرم سئوال می كنیدكه آیا  رشته پزشكی ام را ادامه بدهم یا به دنبال علوم دینی بروم ؟ آقای آرزومند فرمودند:پدرتان می گویند:بروید عالم بشوید. و چند دقیقه بعد وقتی  این سئوال را آقای آرزومند از شهید مغفوری در كنار قبرشان پرسیدند، باز ایشان فرمودند: شهید مغفوری هم می گویند بروید عالم بشوید(عالم دینی)



چیزی عاید شما نشد

خداوند در قرآن كریم نیكی به پدر و مادر را وظیفه ای واجب معرفی فرموده است:

وَ قَضى رَبُّكَ أَلاَّ تَعْبُدُوا إِلاَّ إِیَّاهُ وَ بِالْوالِدَیْنِ إِحْساناً إِمَّا یَبْلُغَنَّ عِنْدَكَ الْكِبَرَ أَحَدُهُما أَوْ كِلاهُما فَلا تَقُلْ لَهُما أُفٍّ وَ لا تَنْهَرْهُما وَ قُلْ لَهُما قَوْلاً كَرِیماً 
پروردگار تو مقرر كرد كه جز او را مپرستید و به پدر و مادر (خود) احسان كنید؛ اگر یكی از آن دو یا هر دو در كنار تو به سالخوردگی رسیدند به آنها (حتی) «اف» مگو و به آنان پرخاش مكن و با آنها سخنی شایسته بگوی.
امام رضا ـ علیه السّلام ـ فرمودند:
اگر لفظی كوتاهتر و سبك تر از «اف» وجود داشت، خداوند آن را در آیه ذكر می فرمود.
و در روایت دیگری آمده است كه مقصود از «اف»، كمترین آزار است و اگر كلمه ای وجود داشت كه بر آزاری كوچكتر دلالت می كرد، خداوند از آن نهی می فرمود

  امام باقر ـ علیه السّلام ـ از پیامبر اكرم ـ صلّی الله علیه و آ و آو سلّم ـ نقل فرمودند:
ایاكم و عقوق الوالدین فان ریح الجنة توجد من مسیرة الف سنة و لا یجدها عاقٌ...؛
از آزار پدر و مادر بپرهیزید، زیرا بوی بهشت از هزار سال فاصله احساس می شود، ولی آزاردهنده پدر و مادر آن را نمی یابد.

امام صادق ـ علیه السّلام ـ فرمود: كسی كه به پدر و مادرش به حالت دشمنی و تنفر نگاه كند خداوند نمازش را نمی پذیرد

علی اصغر آرزومند:

 آماده رفتن به مراسم روضه ای بودم كه مادرمان آمد و  با من مطلبی را در میان گذاشتند و من هم با شندن حرفهایشان بسیار ناراحت گشتم و بی اختیار به ایشان اخم كردم و به سرعت برای برگزاری مراسم دعا از منزل خارج شدم، بعد از برگشتن از مراسم هنگامی كه خوابیدم در عالم خواب پدرم را دیدم كه فرمودند:«جلسه دیشب برای شما سودی نداشت» و فردا وقتی خوابم را برایشان تعریف كردم ، فرمودند:«علت اینكه از روضه دیشب چیزی عاید شما نشد این بود كه به مادرتان اخم نمودید و همین مقدار خودش كافی است كه شما را  از بهره های معنوی بی نصیب كنند.»


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





موضوعات مرتبط: حکایت خوبان
برچسب‌ها: حکایت خوبان
 
 
این وب سایت جهت بسط وگسترش فرهنگ قرآنی ، با لا بردن سطح آگاهیهای دینی اعتقادی تربیتی